گروه آموزشی ادبیات فارسی دوره ی متوسطه

گروه آموزشی ادبیات فارسی شهرستان آبدانان مقدمتان گلباران

گروه آموزشی ادبیات فارسی دوره ی متوسطه

گروه آموزشی ادبیات فارسی شهرستان آبدانان مقدمتان گلباران

تجلی شهادت امام حسین و واقعه کربلا در شعر چند شاعر پارسی نویس

شهادت، شهید، شاهد و شهدا واژگان مقدس و پرشوری...

شهادت، شهید، شاهد و شهدا واژگان مقدس و پرشوری هستند که دست کم بیش از پنجاه بار در قرآن به کار رفته اند و هر بار نیز مفهوم خاصی را القا می کند که رایج ترین آن معانی «شاهد عینی» است.

شهید و شهادت عمری به گستردگی تاریخ حیات بشری دارند؛ از نخستین روزهای زندگی انسان، جدال حق و باطل، ظلم و عدل، ایزدی و اهریمنی آغاز شد و خون هابیل (سمبل حق و عدل) توسط برادرش قابیل (سمبل جور و ستم) ناجوانمردانه ریخته شد. از آن پس هزاران انسان وارسته و آزاده در راه آرمان های متعالی خود به شهادت رسیدند و حسین(ع) برترین الگو و اسوه شهادت است که با مرگ آگاهانه و حماسی خویش، برای ابد «شوری در خلق عالم» افکند.

بی شک ادبیات غنی فارسی، در طول تاریخ منبر بلند شهادت طلبی بوده است و شهادت جانگاه امام حسین(ع) به لحاظ تأثرگذاری و ابعاد بسیار تراژیک آن، از ابتدای شکل گیری شعر فارسی پس از اسلام، موضوعی رقت بار و مضمون ساز برای شاعران پارسی گو بوده است.

واقعه بی بدیل عاشورا، در مسیر پر حادثه تاریخ، فقط «گریزی» برای و اعظان در پایان خطابه ها نبوده است، بلکه برای شاعران موضوعی پر جذبه و عبرت آموز بوده است. اغراق نیست اگر بگوییم که داستان پر بلای کربلا بر ذهن و زبان تمامی سرایندگان ادب پارسی و حتی بسیاری از شاعران متعهد جهان سایه افکنده است.

ادبای پارسی فارغ از دسته بندی های مذهبی، همگان در رشادت های امام حسین(ع) اجماع دارند؛ بسیاری از شاعران طراز اول ایرانی پیرو مذهب اهل سنت بوده اند، امّا به بهترین صورت ممکن از قیام خونین کربلا سخن رانده اند و هنر آفرینی کرده اند.

از مراثی رودکی روشندل گرفته، تا شور و حال صوفیانه سنایی و عطار، و از ذهن زلال سعدی تا جذبه و عرفان بی نظیر مولوی و از اندیشه های رندانه، انتقادی اجتماعی حافظ تا روشنگری های اقبال لاهوری، همه مشحون از دلاوری و پایداری امام حسین(ع) است.

بر شمردن تمامی اشعار شاعران ایرانی پیرامون امام حسین(ع) امری دشوار و بسیار طولانی است، امّا در این نوشتار می کوشیم تا به تبلور شهادت امام حسین(ع) و موضوع شهادت در شعر چند شاعر نامدار در ادوار مختلف تاریخ بپردازیم.

1. رودکی؛

رودکی هر چند نخستین شاعر پارسی گوی نیست، امّا یکی از پیشگامان بزرگ شعر فارسی است. رودکی نخستین مرثیه سرای ادب فارسی است و نخستین شاعری است که «شهادت» و «شهادت طلبی» را به مفهوم امروزی در ادبیات کهن پارسی به کار برده است. او به پیشی گرفتن در شهادت توصیه می کند:

کاروان شهید رفت از پیش و آن ما رفته گیر و می اندیش

از شمار دو چشم یک تن کم وز شمار خرد هزاران بیش

توشه جان خویش از او بربایبیش کایدت مرگ پای آگیش

 

 

 

 

 

2. ناصر خسرو؛

ناصر خسروی قبادیانی، از شعرای بزرگ قرن پنجم هجری، شیعی مذهب و معترض زمان خویش است؛ وی از شاعران ایدئولوژیست است. واضح است که با داشتن مشرب شیعی و انقلابی، بیش از شاعران اقران خود به حادثه کربلا توجه داشت. ناصر خسرو فقط در قصاید خود، در بیشتر از هفت قصیده به ماجرای عاشورا می پردازد.

وی در یکی از قصایدش، به خاطر عزا و ماتم امام حسین(ع)، زندگی و عیش آن را بی ارزش می شمارد:

من دگرم یادگر شده است جهانم هست جهانم همان و من نه همانم

سفله جهان را به سفلگان بسپردم کو به سرایش چنانچه زو به فعانم

ای طلبیده جهان مرا مطلب هیچگم شده انگار از میان وکرانم

من      که زخون حسین پر غم و دردمشاد چگونه کنند خون رزانم

3. سنایی غزنوی؛

ابوالمجد مجدود بن آدم، نخستین شاعری است که مضامین عرفانی را وارد شعر فارسی کرد. چنان که می دانیم یکی از مظاهر عرفان شهادت است و بدیهی است که سنایی از رهیافت عرفان به واقعه کربلا می نگرد. شهید در مشکل عرفانی سنایی سالکی است که به مقام «لقاء الله» و فنای فی الله می رسد. سنایی شهادت امام حسین (ع) را در راستای «بلا»ی الست می داند:

خرمی چون باشد اندرکوی دین کز بهر حق خون روان گشتست از حلق حسین در کربلا

از برای یک بلی کاندر ازل گفت است جان تا ابد اندر دهد مرد بلا تن در بلا

خاک را با غم سرشت اول قضا اندر قدرغم کندناچار خاکی را به نسبت اقتضاء

4. عطار نیشابوری؛

فرید الدّین عطّار نیشابوری نیز از عارفان و شاعران نامی قرن ششم هجری است؛ عطار شهادت حسین بن علی(ع) را اصل عرفان عملی می داند و در غزلی تعلیمی به مریدان خویش سفارش می کند که در کشاکش زندگی مانندحسین(ع) از جان مایه خویش بگذرند تا جاودانه شوند:

گر روی بدین حدیث داری چون ابراهیم بت شکن باش

ورگویندت بیاید سوخت تو خود ز برای سوختن باش

ورکشتن تو دهند فتوی در کشتن خود به تاختن باش

مانند حسین بر سر دار در کشتن و سوختن حسن باش

انگشت زن فنای خود شو و انگشت نمای مرد و زن باش

عطار در جای دیگر به عمق فاجعه کربلا اشاره می کند و می گوید: هیچ کس از کنه واقعی آن باخبر نیست؛

آنچه آن از انبیاء رفت از بل هیچ کس ندهد نشان از کربلا

گر تو را رنجی رسد گرزاریی آن ز عزتست نه از خواریی

5. سعدی شیرازی؛

آموزگار عشق و اخلاق مصلح الدین سعدی شیرازی نیز مانند سایر شعرا، هم در دیوان اشعار و هم در کتاب گرانسنگ بوستان، به واقعه عاشورا پرداخته است و خون پاک شهیدان کربلا را از آب که مایه حیات است، «اولی تر» می داند؛

گرخطا گوید ورا خطا مگوگر بود پر خون شهید او را مشو

خون این شهیدان را از آب اولی تر است این خطا را صد ثواب اولاتر است

سعدی، علیرغم اینکه سنی مذهب است، خون شهیدان کربلا را آن چنان مقدس می داند که در یکی از قصاید خود خداوند را به خون شهیدان کربلا سوگند می دهد که «مرحمی» بر دلها نهد.

و می گوید:

فردا که هرکسی به شفیعی زنند دستماییم و دست و دامن معصوم مرتضی

پیغمبر آفتاب منیر است در جهان وینان ستارگان بزرگند و مقتدا

یارب به نسل طاهر اولاد فاطمه یارب به خون پاک شهیدان کربلا

دل های خسته را به کرم مرحمی فرستای نام اعظمت درگنجینه صفا

6. مولوی؛

مولانا جلال الدین بلخی، دریای متلاطم و مواج عرفان، بیش از بسیاری از شاعران دیگر، به ابعاد مختلف حادثه عاشورا پرداخته است. ملای روم پیرو مذهب حنفیه، از مذاهب مشهور اهل سنت است، اما جذبه انقلاب پرشور حسینی او را در قیود تنگ مذهبی محصور نمی کند و با شیوایی تمام در رثا و گاه در ستایش حسین(ع) داد سخن می دهد؛ از جمله در این غزل مشهور:

کجایید ای شهیدان خدایی بلاجویان دشت کربلایی

کجایید ای سبک روحان عاشق پرنده تر ز مرغان هوایی

کجایید ای شهان آسمانی بدابسته فلک را درگشایی

کجایید ای در مخزن گشاده کجایید ای نوای بی نوایی(1)

مولوی گاهی به اصل موضوع شهادت می پردازد و با تلمیح از قرآن که شهیدان را زندگان روزی خوار(2) می داند، با تمثیل آن موضوع را اثبات می کند؛

می کند دندان بد را آن طبیب تا رهد از درد و بیماری حبیب

پس زیادت ها درون نفس هاست مر شهیدان را حیات اندر فناست

اقتلونی اقتلونی یا ثقاتان فی قتلی حیاتا فی حیات

در شهیدان یرزقون فرمود حقآن غذا را نی دهان بدنی طبق

در جای دیگر به روزی خور بودن و تغذیه شهید در دو عالم اشاره می کند:

زهره ات ندرید تا زان زهره است بودی اندر هر دو عالم بهره ات

زهره ای کز بهره حق بردردچون شهیدان از هر دو عالم برخورد(3)

7. سیف فرقانی؛

سیف فرقانی از شاعران بزرگ قرن هفتم و شیعه مذهب است و بارها در خلال اشعار خود از حادثه کربلا و سالار شهیدان یاد می کند؛ وی در قصیده ای معروف می گوید:

ای قوم در این عزا بگرییدبرکشته کربلا بگریید

با این دل مرده خنده تا چندامروز در این عزا بگریید

فرزند رسول را بکشتند از بهر خدای را بگریید

از خون جگر سرشک سازیدبهر دل مصطفی بگریید

وز معدن به اشک چون دربر گوهر مرتضی بگریید

با نعمت عافیت به صد چشم بر اهل چنین بلا بگریید

سیف فرقانی نیز مانند شاعران دیگر آیه قرآن را مضمون خویش ساخته و در قصیده ای به زنده بودن و روزی خوردن شهیدان اشاره می کند:

رو ترک سر بگیر و از این حبیب سربرآررو ترک زر بگو و از این سکه نام گیر

گر زندگی خواهی چو شهیدان پس از حیات بر بستر مجاهده پیش از اجل بمیر

ای جان! به نفس مرده شو از فنا مترس وی دل! به عشق زنده شو تا ابد ممیر

8. محتشم کاشانی؛

محتشم کاشانی از شاعران اوایل عهد صفوی است؛ اهتمام وی سرودن مدایح و مراثی خاندان رسالت بوده است و بهترین اشعار او هم در همین زمینه سروده شده است. از میان مراثی او مهم تر از همه ترجیع بندی است که در دوازده بند در رثای شهیدان کربلا سروده است و امروزه زبانزد عام و خاص است؛

باز این چه شورش است که در خلق عالم استباز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

محتشم علاوه بر آن ترجیع بند معروف، در همه قالب های دیگر شعری در رثای سالار شهیدان شعر سروده است. وی در یکی از مثنوی هایش می گوید:

به نال ای دل که دیگر ماتم آمدبگری ای دیده ایام غم آمد

گل غم سرزد از باغ مصیبت جهان را تازه شد داغ مصیبت

عزای سید دنیا و دین استعزای سبط خیرالمرسلین است

عزای شاه مظلومان حسین استکه ذاتش عین نور و نور عین است

محتشم قطعات گوناگونی نیز در رثای امام حسین(ع) دارد؛ از جمله در قطعه ای می گوید:

بدر فلک شرف خلیفه چون زاید تربت حسین است

در صبح ازل ز مهر فطرینازان ز محبت حسین است

فانی شده و زمان فوت شایام شهادت حسین است

شعرای معاصر نیز هرکدام به اجمال و تفصیل در رثای حسین(ع) شعر گرفته اند که در فرصت دیگری به آن می پردازیم.

پی نوشت ها:

1. دیوان شمس، تصحیح بدیع الزمان فروزانفر، انتشارات امیرکبیر، ج 6، ص 56.

2. منظور آیه 169 از سوره آل عمران است که می فرماید: «ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون».

3. مثنوی معنوی، تصحیح رینو نیکلسون، انتشارت توس، 1375 دفتر 2، ص 268.

4. همان مأخذ، دفتر 4، ص 435.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد