اسد جان من با افتخا شما رو لینک کردم اگر قابل میدونی ما رو به اسم .( پایگاه خبری آبدانان نیوز ) لینک کن . منتظر نظرات و پیشنهادات شما در مورد اخبار شهرمون هستم ..
به نام خدا آزمون درس: زبان و ادبیات فا رسی سال چهارم ، دبیرستان دکتر حسابی تاریخ: نام ونام خانوادگی: کلاس: وقت: 70دقیقه دیماه 1390 الف) بیت ها و عبارت های زیر را به فارسی روان بنویسید.6 1- به یزدان هرآن کس که شد ناسپاس / به دلش اند رآید زهر سو هراس
2- روا مدار که به خاطر هوس خویش پای بطلان بر عنوان حق گذارم و باطل را بر حق برگزینم.
3-خروشیدو برجست لرزان ز جای / بدرید و بسپرد محضر به پای
4- یکی مخاطبه ی شیخ زکیّ کرده و یکی شیخ الحَرَمین و این همه القاب است نه اسم و من این همه نیستم . 5- شماریت با من بباید گرفت / بدان تا جهان ماند اندر شگفت
6- چون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب/ مهرم به جان رسیدو به عیّوق بر شدم
7- نگارش دهد گلبن جویبار / در آینه ی آب، رخسارها
8- این جاهلان که دعوی ارشاد می کنند / در خرقه شان به غیر ((منم ))تحفه ای میاب
9- تو کی دانی که لیلی چون نکوی است / کزو چشمت همی بر زلف رویی است
10- او را خود التفاتی نبودی به صید من / من خویشتن اسیر کمند نظر شدم
ب) درک مطلب وخود آزمایی 1- با توجّه به متن زیر به سـؤالات آن پاسخ دهید . چو خواهی که پیدا کنی گفت و گوی بــباید زدن سنــگ را بر ســبوی مگــر کاتــش تـــیز پیـــدا کــند گنه کـــرده را زود رســـوا کــند چو پیـش پدر شــد سیاووش پــاک نه دود و نه آتش نه گرد و نه خاک
الف ـ مقصود از مصراع دوم چیست ؟
ب ـ « مگر » در بیت دوم یعنی چه ؟
ج ـ در بیت سوم کدام کلمه ایهام دارد ؟ معانی آن را بنویسید 2- مصراع دوم بیت «ببارید چون ژاله زابر سیاه کسی را نبود بر زمین جایگاه» چه ضرب المثل را بیاد می آورد؟
3- به گفتن نشاندن» در مصراع «همی با سیاوش به گفتن نشاند» یعنی چه؟
4- در بیت زیر شاعر شعله را با چه چیزی مقایسه کرده است؟ «برق با شوقم شراری بیش نیست شعله طفل نی سواری بیش نیست» 5- معنی لغت معیّن شده را در عبارت مقابل بنویسید؟ «میان خیمه ها در تهجّد و نیایش فرو رفتند.» 6- در مصراع مقابل «آرنگ» چه معنایی دارد؟ «واندکی رنجه شد او را آرنگ» 7- در مصراع مقابل منظور شاعر از « شاباش بهاری »چیست ؟ « بهاران که شاباش ریزد سپهر» 8- در مصراع مقابل منظور حافظ از «یار» کیست؟ «روز هجران و شب فرقت یار آخر شد» 9- مقصود از «شاباش»در مصراع «بهاران که شاباش ریزد سپهر»چیست؟ 10- گوشم به راه تا که خبر می دهد ز دوست / صاحب خبر بیامد و من بی خبر شدم » منظور از کلمه ی مشخّص شده کیست ؟ 11- منظور از « خمیازه ی گل » در « لاله و گل زخمی خمیازه اند عیش این گلشن خماری بیش نیست » چیست ؟ 12- در مصراع "ساقیا لطف نمودی قدحت پر می باد"ساقی در اصظلاح عرفانی به چه معناست؟ 13- در مصراع "پیاپی بکش جام وسرگرم باش" یک ایهام مشخص کنید و بگویید در چه معنا هایی به کار رفته است ؟ ج )تاریخ ادبیّات و سبک شناسی 1- نام نویسندگان آثار زیر را بنویسید : چشمه ی روشن ( ) کشف المحجوب ( ) 2- دو ویژگی از ویژگی های سبک هندی را بنویسید. 3- مبتکر « مناظره » در شعر فارسی کیست ؟ استادانه ترین نمونه های معاصر آن در اشعار چه کسی است ؟ د) شعر حفظی 1- گویند روی سرخ تو سعدی که زرد کرد ........................................................ 2- )....................................................... تو نماینده فضلی تو سزاوار ثنایی
اسد جان سلام تمام پارادوکس های سال دوم و سوم وچهارم را تهیه کرده ام ، یکی را برات ارسال می کنم چنانچه مقبول افتاد بقیه را از وبلاگ من بگیر و انتشار بده .
پارادوکسهای ادبیات فارسی دوم: • نخست آن سیه روز برگشته بخت برافراخت بازو چو شاخ درخت (ترکیب سیه روز بودن) • اگر چشمم احیاناً تو چشمش میافتاد با همان زبان بی زبانی نگاه، حقش را کف دستش میگذاشتم. (ترکیب زبان بی زبانی) • غرش باد آوازهای خاموشی را افسار گسیخته کرده بود (ترکیب آوازهای خاموش) • ترس و وحشت به او جرئت و جسارت بخشید (عبارت ترس و وحشت جرئت و جسارت بخشیدن) • ناتانائیل، آرزو مکن خدا را در جایی جز همه جا بیابی (عبارت جایی جز همه جا) • سرانجام این طور نیز میگوییم که او در همه جا هست، هر جا و نایافتنی است (عبارت در هر جا بودن و نایافتنی بودن) • هنگام تنگدستی در عیش و کوش و مستی کان کیمیای هستی قارون کند گدا را (عبارت فقیر و تنگدست بودن و در عین حال به عیش و خوشی پرداختن) • خوبان پارسی گو بخشندگان عمرند ساقی بده بشارت زندان پارسا را (ترکیب رند پارسا) • ور امروز اندرین منزل تو را جانی زیان آمد زهی سرمایه و سودا که فردا زآن زیان بینی (عبارت از زیان سود دیدن) • پیدای پنهان) (ترکیب پیدای پنهان) • جهانی شبیه به بهشت که در آن کوشیده شده است تا «ناپیدا کران» در «محدود» جای گیرد) (عبارت جای گرفتن ناپیدا کران در محدود) • از چهرة تکیدهاش بدبختی و سیه روزی میبارید( (ترکیب سیه روز) • بر بساطی که بساطی نیست (عبارت بساط بی بساطی) • باغ بی برگی / روز و شب تنهاست / با سکوت پاک نمناکش (ترکیب باغ بی برگی) • جامهاش شولای عریانی است (ترکیب شولای عریانی) • باغ بی برگی که میگوید که زیبا نیست (ترکیب باغ بی برگی) • باغ بی برگی خندهاش خونی است اشک آمیز) (ترکیب باغ بی برگی) • جیبهایم پر از خالی است) (عبارت پر از خالی بودن) • از تهی سرشار / جویبار لحظهها جاری است (عبارت تهی از سرشار بودن) • از خلاف آمد عادت بطلب کام که من کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم (عبارت از پریشانی کسب جمعیت و آسودگی کردن) • دولت فقر خدایا به من ارزانی دار کاین کرامت سبب حشمت و تمکین من است (ترکیب دولت فقر) • ای سرو پای بسته به آزادگی مناز آزاده من که از همه عالم بریدهام (عبارت پای بست بودن سرو و در عین حال به آزادگی نازیدن)
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
اسد جان من با افتخا شما رو لینک کردم اگر قابل میدونی ما رو به اسم .( پایگاه خبری آبدانان نیوز ) لینک کن .
منتظر نظرات و پیشنهادات شما در مورد اخبار شهرمون هستم ..
بنده با افتخار وسربلندی شمارا لینک نمودم امیدوارم سربلند باشید .
به نام خدا
آزمون درس: زبان و ادبیات فا رسی سال چهارم ، دبیرستان دکتر حسابی تاریخ:
نام ونام خانوادگی: کلاس: وقت: 70دقیقه دیماه 1390
الف) بیت ها و عبارت های زیر را به فارسی روان بنویسید.6
1- به یزدان هرآن کس که شد ناسپاس / به دلش اند رآید زهر سو هراس
2- روا مدار که به خاطر هوس خویش پای بطلان بر عنوان حق گذارم و باطل را بر حق برگزینم.
3-خروشیدو برجست لرزان ز جای / بدرید و بسپرد محضر به پای
4- یکی مخاطبه ی شیخ زکیّ کرده و یکی شیخ الحَرَمین و این همه القاب است نه اسم و من این همه نیستم .
5- شماریت با من بباید گرفت / بدان تا جهان ماند اندر شگفت
6- چون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب/ مهرم به جان رسیدو به عیّوق بر شدم
7- نگارش دهد گلبن جویبار / در آینه ی آب، رخسارها
8- این جاهلان که دعوی ارشاد می کنند / در خرقه شان به غیر ((منم ))تحفه ای میاب
9- تو کی دانی که لیلی چون نکوی است / کزو چشمت همی بر زلف رویی است
10- او را خود التفاتی نبودی به صید من / من خویشتن اسیر کمند نظر شدم
ب) درک مطلب وخود آزمایی
1- با توجّه به متن زیر به سـؤالات آن پاسخ دهید .
چو خواهی که پیدا کنی گفت و گوی بــباید زدن سنــگ را بر ســبوی
مگــر کاتــش تـــیز پیـــدا کــند گنه کـــرده را زود رســـوا کــند
چو پیـش پدر شــد سیاووش پــاک نه دود و نه آتش نه گرد و نه خاک
الف ـ مقصود از مصراع دوم چیست ؟
ب ـ « مگر » در بیت دوم یعنی چه ؟
ج ـ در بیت سوم کدام کلمه ایهام دارد ؟ معانی آن را بنویسید
2- مصراع دوم بیت «ببارید چون ژاله زابر سیاه کسی را نبود بر زمین جایگاه» چه ضرب المثل را بیاد می آورد؟
3- به گفتن نشاندن» در مصراع «همی با سیاوش به گفتن نشاند» یعنی چه؟
4- در بیت زیر شاعر شعله را با چه چیزی مقایسه کرده است؟
«برق با شوقم شراری بیش نیست شعله طفل نی سواری بیش نیست»
5- معنی لغت معیّن شده را در عبارت مقابل بنویسید؟ «میان خیمه ها در تهجّد و نیایش فرو رفتند.»
6- در مصراع مقابل «آرنگ» چه معنایی دارد؟ «واندکی رنجه شد او را آرنگ»
7- در مصراع مقابل منظور شاعر از « شاباش بهاری »چیست ؟ « بهاران که شاباش ریزد سپهر»
8- در مصراع مقابل منظور حافظ از «یار» کیست؟ «روز هجران و شب فرقت یار آخر شد»
9- مقصود از «شاباش»در مصراع «بهاران که شاباش ریزد سپهر»چیست؟
10- گوشم به راه تا که خبر می دهد ز دوست / صاحب خبر بیامد و من بی خبر شدم » منظور از کلمه ی مشخّص شده کیست ؟
11- منظور از « خمیازه ی گل » در « لاله و گل زخمی خمیازه اند عیش این گلشن خماری بیش نیست » چیست ؟
12- در مصراع "ساقیا لطف نمودی قدحت پر می باد"ساقی در اصظلاح عرفانی به چه معناست؟
13- در مصراع "پیاپی بکش جام وسرگرم باش" یک ایهام مشخص کنید و بگویید در چه معنا هایی به کار رفته است ؟
ج )تاریخ ادبیّات و سبک شناسی
1- نام نویسندگان آثار زیر را بنویسید : چشمه ی روشن ( ) کشف المحجوب ( )
2- دو ویژگی از ویژگی های سبک هندی را بنویسید.
3- مبتکر « مناظره » در شعر فارسی کیست ؟ استادانه ترین نمونه های معاصر آن در اشعار چه کسی است ؟
د) شعر حفظی
1- گویند روی سرخ تو سعدی که زرد کرد ........................................................
2- )....................................................... تو نماینده فضلی تو سزاوار ثنایی
اسد جان سلام تمام پارادوکس های سال دوم و سوم وچهارم را تهیه کرده ام ، یکی را برات ارسال می کنم چنانچه مقبول افتاد بقیه را از وبلاگ من بگیر و انتشار بده .
پارادوکسهای ادبیات فارسی دوم:
• نخست آن سیه روز برگشته بخت برافراخت بازو چو شاخ درخت
(ترکیب سیه روز بودن)
• اگر چشمم احیاناً تو چشمش میافتاد با همان زبان بی زبانی نگاه، حقش را کف دستش میگذاشتم.
(ترکیب زبان بی زبانی)
• غرش باد آوازهای خاموشی را افسار گسیخته کرده بود
(ترکیب آوازهای خاموش)
• ترس و وحشت به او جرئت و جسارت بخشید
(عبارت ترس و وحشت جرئت و جسارت بخشیدن)
• ناتانائیل، آرزو مکن خدا را در جایی جز همه جا بیابی
(عبارت جایی جز همه جا)
• سرانجام این طور نیز میگوییم که او در همه جا هست، هر جا و نایافتنی است
(عبارت در هر جا بودن و نایافتنی بودن)
• هنگام تنگدستی در عیش و کوش و مستی کان کیمیای هستی قارون کند گدا را
(عبارت فقیر و تنگدست بودن و در عین حال به عیش و خوشی پرداختن)
• خوبان پارسی گو بخشندگان عمرند ساقی بده بشارت زندان پارسا را
(ترکیب رند پارسا)
• ور امروز اندرین منزل تو را جانی زیان آمد زهی سرمایه و سودا که فردا زآن زیان بینی
(عبارت از زیان سود دیدن)
• پیدای پنهان) (ترکیب پیدای پنهان)
• جهانی شبیه به بهشت که در آن کوشیده شده است تا «ناپیدا کران» در «محدود» جای گیرد)
(عبارت جای گرفتن ناپیدا کران در محدود)
• از چهرة تکیدهاش بدبختی و سیه روزی میبارید(
(ترکیب سیه روز)
• بر بساطی که بساطی نیست
(عبارت بساط بی بساطی)
• باغ بی برگی / روز و شب تنهاست / با سکوت پاک نمناکش
(ترکیب باغ بی برگی)
• جامهاش شولای عریانی است
(ترکیب شولای عریانی)
• باغ بی برگی که میگوید که زیبا نیست
(ترکیب باغ بی برگی)
• باغ بی برگی خندهاش خونی است اشک آمیز)
(ترکیب باغ بی برگی)
• جیبهایم پر از خالی است)
(عبارت پر از خالی بودن)
• از تهی سرشار / جویبار لحظهها جاری است
(عبارت تهی از سرشار بودن)
• از خلاف آمد عادت بطلب کام که من کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم
(عبارت از پریشانی کسب جمعیت و آسودگی کردن)
• دولت فقر خدایا به من ارزانی دار کاین کرامت سبب حشمت و تمکین من است
(ترکیب دولت فقر)
• ای سرو پای بسته به آزادگی مناز آزاده من که از همه عالم بریدهام
(عبارت پای بست بودن سرو و در عین حال به آزادگی نازیدن)